معنی فارسی distinguishably

B1

به وضوح قابل تشخیص، به طوری که تفاوت‌ها به راحتی دیده یا شنیده شوند.

In a manner that can be distinguished; clearly or noticeably different.

example
معنی(example):

دو گربه از نظر رنگ به وضوح متفاوت هستند.

مثال:

The two cats can be distinguishably different in color.

معنی(example):

شما می‌توانید تفاوت را به وضوح در صدای دو خواننده بشنوید.

مثال:

You can distinguishably hear the difference between the two singers.

معنی فارسی کلمه distinguishably

: معنی distinguishably به فارسی

به وضوح قابل تشخیص، به طوری که تفاوت‌ها به راحتی دیده یا شنیده شوند.