معنی فارسی distrainor
B1شخص یا نهادی که اقدام به توقیف اموال میکند به منظور جبران بدهی.
A person or entity that seizes property to satisfy a debt.
- NOUN
example
معنی(example):
توقیفکننده کالاها را برای پرداخت بدهی برداشت.
مثال:
The distrainor took the goods to satisfy the debt.
معنی(example):
در صورت عدم پرداخت اجاره، توقیفکننده حق دارد اموال را مصادره کند.
مثال:
In the case of unpaid rent, the distrainor has the right to seize property.
معنی فارسی کلمه distrainor
:
شخص یا نهادی که اقدام به توقیف اموال میکند به منظور جبران بدهی.