معنی فارسی diswit

B1

استفاده از کلمه یا عبارتی جدید به منظور توضیح بهتر مفاهیم.

The act of creatively using language to enhance communication.

example
معنی(example):

او از یک واژه جدید برای توضیح بهتر احساساتش استفاده کرد.

مثال:

She used a diswit to explain her feelings more clearly.

معنی(example):

واژه جدید او بحث را جذاب‌تر کرد.

مثال:

His diswit made the discussion more engaging.

معنی فارسی کلمه diswit

: معنی diswit به فارسی

استفاده از کلمه یا عبارتی جدید به منظور توضیح بهتر مفاهیم.