معنی فارسی diswood
B1چوبی غیرمناسب یا بیکیفیت که برای کارهای چوبی استفاده میشود.
Low-quality or unsuitable wood used for woodwork.
- NOUN
example
معنی(example):
چوب ضعیفی که در مبلمان استفاده شده بود.
مثال:
The diswood used in the furniture was of poor quality.
معنی(example):
او از چوب بیکیفیت در ساخت و ساز شکایت کرد.
مثال:
He complained about the diswood in the construction.
معنی فارسی کلمه diswood
:
چوبی غیرمناسب یا بیکیفیت که برای کارهای چوبی استفاده میشود.