معنی فارسی ditcher

B1

شخصی که چیزی را دور می‌اندازد یا ترک می‌کند، معمولاً به‌ویژه در کاربردهای غیررسمی.

A person who discards something or leaves it behind.

example
معنی(example):

تجهیزات دور انداخته شده برای تعمیرات جمع‌آوری شد.

مثال:

The ditched equipment was collected for repairs.

معنی(example):

گاه‌گاه، یک وسیله نقلیه دور انداخته شده می‌تواند خطرات ایمنی ایجاد کند.

مثال:

Sometimes, a ditched vehicle can be a safety hazard.

معنی فارسی کلمه ditcher

: معنی ditcher به فارسی

شخصی که چیزی را دور می‌اندازد یا ترک می‌کند، معمولاً به‌ویژه در کاربردهای غیررسمی.