معنی فارسی dividable
B1قابل تقسیم، به معنای اینکه یک عدد یا شیء میتواند به قسمتهای جداگانه تقسیم شود.
Able to be separated or divided into parts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این عدد قابل تقسیم بر دو است.
مثال:
This number is dividable by two.
معنی(example):
پای قابل تقسیم به تکههای مساوی است.
مثال:
The pie is dividable into equal slices.
معنی فارسی کلمه dividable
:
قابل تقسیم، به معنای اینکه یک عدد یا شیء میتواند به قسمتهای جداگانه تقسیم شود.