معنی فارسی do good

A2

انجام کارهای مثبت و خدوم به جامعه و دیگران.

To perform beneficial or charitable actions.

example
معنی(example):

مهم است که هر وقت فرصتی پیدا کردید کار خوب انجام دهید.

مثال:

It's important to do good whenever you have the chance.

معنی(example):

آنها از دانش‌آموزان می‌خواهند که در جامعه خود کارهای خوبی انجام دهند.

مثال:

They encourage students to do good in their community.

معنی فارسی کلمه do good

: معنی do good به فارسی

انجام کارهای مثبت و خدوم به جامعه و دیگران.