معنی فارسی do-good
B1افرادی که به طور مداوم کوشش میکنند به دیگران کمک کنند و کارهای خوبی انجام دهند.
A person who seeks to promote the welfare of others, often in a self-righteous manner.
- NOUN
example
معنی(example):
او خود را یک کار خیرخواه مینامد زیرا هر آخر هفته داوطلب میشود.
مثال:
He calls himself a do-gooder because he volunteers every weekend.
معنی(example):
بسیاری از کارهای خیرخواه تلاش میکنند تا دنیا را به جای بهتری تبدیل کنند.
مثال:
Many do-gooders strive to make the world a better place.
معنی فارسی کلمه do-good
:
افرادی که به طور مداوم کوشش میکنند به دیگران کمک کنند و کارهای خوبی انجام دهند.