معنی فارسی do one's bit

B1

هر کس باید در راستای یک هدف مشترک یا برای کمک به دیگران سهمی داشته باشد.

To contribute to a collective effort or cause.

verb
معنی(verb):

To make an individual contribution toward an overall effort.

example
معنی(example):

هر کس باید سهم خود را برای کمک به محیط زیست ادا کند.

مثال:

Everyone should do their bit to help the environment.

معنی(example):

او با داوطلب شدن در پناهگاه، سهم خود را ادا کرد.

مثال:

He did his bit by volunteering at the shelter.

معنی فارسی کلمه do one's bit

:

هر کس باید در راستای یک هدف مشترک یا برای کمک به دیگران سهمی داشته باشد.