معنی فارسی do oneself justice

B2

به معنای نشان دادن توانمندی‌های واقعی خود به بهترین شکل ممکن.

To perform or present oneself in a way that reflects one's true abilities or qualities.

example
معنی(example):

مطمئن باش که استعدادهایت را در طول مصاحبه به نمایش بگذاری تا حق خودت را ادا کنی.

مثال:

Make sure to showcase your talents to do yourself justice during the interview.

معنی(example):

او سخنرانی عالی‌ای انجام داد که حق او را ادا کرد.

مثال:

He gave a great speech that did himself justice.

معنی فارسی کلمه do oneself justice

: معنی do oneself justice به فارسی

به معنای نشان دادن توانمندی‌های واقعی خود به بهترین شکل ممکن.