معنی فارسی dobbing,
B2عمل لو دادن یا گزارش دادن برعلیه دیگران.
The act of informing on someone, often in a malicious way.
- VERB
example
معنی(example):
او به دوستانش گزارش میدهد تا آنها را در دردسر بیندازد.
مثال:
He is dobbing on his friends to get them in trouble.
معنی(example):
لو دادن میتواند دوستیها را خراب کند.
مثال:
Dobbing can ruin friendships.
معنی فارسی کلمه dobbing,
:
عمل لو دادن یا گزارش دادن برعلیه دیگران.