معنی فارسی doctrinist
B2کسی که به شکل شدیدی به دکترینها پایبند است.
A person who strictly adheres to a particular doctrine.
- NOUN
example
معنی(example):
به عنوان یک دکترینگرا، او به طور قاطع به اصولی که موعظه میکرد معتقد بود.
مثال:
As a doctrinist, he firmly believed in the principles he preached.
معنی(example):
رویکرد دکترینگرا در بحث در استدلالهای آنها مشهود بود.
مثال:
The doctrinist approach in the debate was evident in their arguments.
معنی فارسی کلمه doctrinist
:
کسی که به شکل شدیدی به دکترینها پایبند است.