معنی فارسی domajigger

B1

ابزاری برای تنظیمات دقیق یا ایجاد تغییرات کوچک در یک وسیله.

A tool used for precise adjustments or making minor changes to a device.

example
معنی(example):

داماجیگر در تنظیمات دقیق کمک می‌کند.

مثال:

The domajigger helps in precise adjustments.

معنی(example):

با استفاده از داماجیگر، کار بسیار آسان‌تر شد.

مثال:

Using a domajigger, the task became much easier.

معنی فارسی کلمه domajigger

: معنی domajigger به فارسی

ابزاری برای تنظیمات دقیق یا ایجاد تغییرات کوچک در یک وسیله.