معنی فارسی domatium
B2قسمتی از گیاه که برای حفاظت از موجودات زنده و حفظ آنها در محیط گیاه طراحی شده است.
A part of a plant designed to protect living organisms and keep them within a plant's environment.
- NOUN
example
معنی(example):
دوماتیوم برای ساختار گیاه حیاتی است.
مثال:
The domatium is crucial for the structure of the plant.
معنی(example):
در گیاهشناسی، دوماتیوم به عنوان یک زیستگاه محافظتی عمل میکند.
مثال:
In botany, the domatium serves as a protective habitat.
معنی فارسی کلمه domatium
:
قسمتی از گیاه که برای حفاظت از موجودات زنده و حفظ آنها در محیط گیاه طراحی شده است.