معنی فارسی dont-leave-me-behind/dont-leave-me-behind
B1ترک کردن کسی یا چیزی در وضعیت یا مکانی بدون حمایت و یا ادامه ندادن با او، به نوعی تلاش برای حفظ ارتباط یا همراهی.
To abandon someone or something in a situation where they need support or company.
- IDIOM
example
معنی(example):
لطفا در طول مسابقه مرا تنها نگذارید.
مثال:
Please don’t leave me behind during the race.
معنی(example):
وقتی دوستانم در سفر مرا تنها گذاشتند، احساس غم کردم.
مثال:
I felt sad when my friends left me behind on the trip.
معنی فارسی کلمه dont-leave-me-behind/dont-leave-me-behind
:ترک کردن کسی یا چیزی در وضعیت یا مکانی بدون حمایت و یا ادامه ندادن با او، به نوعی تلاش برای حفظ ارتباط یا همراهی.