معنی فارسی dorsals

B1

دورسال‌ها، ساختارهای برآمده یا بالاتر از سطح که به پشتیبانی ساختار کمک می‌کنند.

Structures, often fins or ridges, located on the dorsal side of an organism.

example
معنی(example):

دورسال‌ها بر روی ماهی بسیار بارز هستند.

مثال:

The dorsals on the fish are very pronounced.

معنی(example):

دورسال‌ها به ساختار پشتیبانی و ثبات می‌دهند.

مثال:

The dorsals provide support and stability to the structure.

معنی فارسی کلمه dorsals

: معنی dorsals به فارسی

دورسال‌ها، ساختارهای برآمده یا بالاتر از سطح که به پشتیبانی ساختار کمک می‌کنند.