معنی فارسی downslide
B2روند منفی یا نزولی در وضعیت یا شرایطی، به ویژه در زمینههای اقتصادی.
A decline or worsening in a particular situation or condition, especially in economic contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
اقتصاد در این سهماهه یک روند نزولی داشته است.
مثال:
The economy has shown a downslide this quarter.
معنی(example):
روند نزولی قابل توجهی در بازار سهام وجود دارد.
مثال:
There is a noticeable downslide in the stock market.
معنی فارسی کلمه downslide
:
روند منفی یا نزولی در وضعیت یا شرایطی، به ویژه در زمینههای اقتصادی.