معنی فارسی downsliding

B1

حرکت یا روندی به سمت پایین یا نزول، معمولاً در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی یا نفوذ.

The act or process of declining or deteriorating, especially in economic or social contexts.

example
معنی(example):

روند نزولی در فروش مدیر را نگران کرد.

مثال:

The downsliding trend in sales worried the manager.

معنی(example):

کارشناسان کاهش اعتماد عمومی را مشاهده کرده‌اند.

مثال:

Experts have noticed a downsliding in public trust.

معنی فارسی کلمه downsliding

: معنی downsliding به فارسی

حرکت یا روندی به سمت پایین یا نزول، معمولاً در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی یا نفوذ.