معنی فارسی downton
B1نام مکانی خاص، همچنین اشاره به یک سریال مشهور.
Refers to a specific place, also known from a famous television show.
- NOUN
example
معنی(example):
دوانتون ابی یک سریال تلویزیونی معروف است.
مثال:
Downton Abbey is a famous television series.
معنی(example):
ما در سفرمان به انگلستان به دوانتون رفتیم.
مثال:
We visited Downton during our trip to England.
معنی فارسی کلمه downton
:
نام مکانی خاص، همچنین اشاره به یک سریال مشهور.