معنی فارسی downtrampling

B1

پایمال کردن یا آسیب زدن به گیاهان یا دشت‌ها بر اثر حرکت انسان یا ماشین.

The act of trampling down, especially in reference to plants or ground cover.

example
معنی(example):

پاشیده شدن گل‌ها در پارک باغبان را ناراحت کرد.

مثال:

The downtrampling of the flowers in the park upset the gardener.

معنی(example):

ما در حین ساخت و ساز از پایمال شدن گیاهان کوچک دیدیم.

مثال:

We saw downtrampling of the small plants during the construction.

معنی فارسی کلمه downtrampling

: معنی downtrampling به فارسی

پایمال کردن یا آسیب زدن به گیاهان یا دشت‌ها بر اثر حرکت انسان یا ماشین.