معنی فارسی dragman
B1مردی که مسئول کشیدن یا جابهجا کردن بار یا چیزی است.
A man who drags or transports something, especially in a boat.
- NOUN
example
معنی(example):
مرد کشنده به قایق کمک کرد تا به ساحل بهسلامت برسد.
مثال:
The dragman helped the boat reach the shore safely.
معنی(example):
در برخی بازیها، مرد کشنده کسی است که دیگران را حمل میکند.
مثال:
In some games, the dragman is the one who carries others.
معنی فارسی کلمه dragman
:
مردی که مسئول کشیدن یا جابهجا کردن بار یا چیزی است.