معنی فارسی driftless
B1بدون انحراف، اشاره به حالت یا فضایی که در آن حرکت و جابجایی نیست.
Having no drift; a state or area where there is no movement or deviation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جنگل آرام و بدون نوسان بود.
مثال:
The forest was quiet and driftless.
معنی(example):
یک چشمانداز بدون نوسان میتواند بسیار آرامشبخش باشد.
مثال:
A driftless landscape can feel very peaceful.
معنی فارسی کلمه driftless
:
بدون انحراف، اشاره به حالت یا فضایی که در آن حرکت و جابجایی نیست.