معنی فارسی droil
B1درویل، نوعی گیاه یا زباله پوسیده که معمولاً در طبیعت پیدا میشود.
Decay or rotting matter, often found in natural environments.
- OTHER
example
معنی(example):
آنها یک درویل در گوشه در حال پوسیدن پیدا کردند.
مثال:
They found a droil rotting in the corner.
معنی(example):
کشاورز پس از طوفان با درویل روبرو شد.
مثال:
The farmer had to deal with the droil after the storm.
معنی فارسی کلمه droil
:
درویل، نوعی گیاه یا زباله پوسیده که معمولاً در طبیعت پیدا میشود.