معنی فارسی droyl

B1

درویل، لایه‌ای از مواد موجود در سطح آب که ممکن است به زیبایی جذب کننده باشد.

A layer of material on the surface of water, often intriguing to observe.

example
معنی(example):

درویل روی سطح دریاچه جالب بود.

مثال:

The droyl on the surface of the pond was fascinating.

معنی(example):

او از مشاهده درویل در حین ماهیگیری لذت می‌برد.

مثال:

He enjoyed observing the droyl while fishing.

معنی فارسی کلمه droyl

: معنی droyl به فارسی

درویل، لایه‌ای از مواد موجود در سطح آب که ممکن است به زیبایی جذب کننده باشد.