معنی فارسی dronte

B1

پرنده‌ای که دیگر نمی‌تواند پرواز کند و ممکن است در اثر شکار منقرض شده باشد.

A flightless bird that was once found on islands and is now extinct.

example
معنی(example):

دروته به خاطر ناتوانی در پرواز شناخته شده است.

مثال:

The dronte is known for its inability to fly.

معنی(example):

روزگاری گسترش یافته، درونت اکنون منقرض شده است.

مثال:

Once widespread, the dronte is now extinct.

معنی فارسی کلمه dronte

: معنی dronte به فارسی

پرنده‌ای که دیگر نمی‌تواند پرواز کند و ممکن است در اثر شکار منقرض شده باشد.