معنی فارسی drownings

B1

عمل غرق شدن یا غرق شدن تعدادی از افراد در آب.

The act or instance of drowning; several occurrences where individuals have drowned.

example
معنی(example):

گزارش چندین غرق شدن را در تابستان گذشته مطرح کرد.

مثال:

The report highlighted several drownings last summer.

معنی(example):

غرق شدن‌ها با تدابیر ایمنی مناسب می‌تواند جلوگیری شود.

مثال:

Drownings can be prevented with proper safety measures.

معنی فارسی کلمه drownings

: معنی drownings به فارسی

عمل غرق شدن یا غرق شدن تعدادی از افراد در آب.