معنی فارسی drownproofing

B1

روش‌ها و تکنیک‌هایی برای جلوگیری از غرق شدن.

Techniques designed to minimize the risk of drowning.

example
معنی(example):

فن‌آوری‌های ضد غرق می‌توانند جان‌ها را نجات دهند.

مثال:

Drownproofing techniques can save lives.

معنی(example):

یادگیری ضد غرق برای شناگران اهمیت دارد.

مثال:

Learning drownproofing is important for swimmers.

معنی فارسی کلمه drownproofing

: معنی drownproofing به فارسی

روش‌ها و تکنیک‌هایی برای جلوگیری از غرق شدن.