معنی فارسی duck-shoved
B1فعل گذشته از duck-shove، به معنای هل دادن ناگهانی چیزی به جلو.
Past tense of duck-shove, meaning to have pushed something forward abruptly.
- VERB
example
معنی(example):
او در حین دویدن، در را به زور هل داد و باز کرد.
مثال:
He duck-shoved the door open as he ran.
معنی(example):
بازیکن برای کسب برتری، حریفش را هل داد.
مثال:
The player duck-shoved his opponent to gain an advantage.
معنی فارسی کلمه duck-shoved
:
فعل گذشته از duck-shove، به معنای هل دادن ناگهانی چیزی به جلو.