معنی فارسی duck-shoves

B1

هل دادن یا جلو بردن چیزی با استفاده از نیروی بدن، به ویژه به صورت ناگهانی.

To push something forward abruptly, especially using one's body.

example
معنی(example):

کودک ماشین اسباب‌بازی‌اش را به سمت دیگر هل می‌دهد.

مثال:

The child duck-shoves his toy car across the floor.

معنی(example):

او اغلب با هل دادن به سمت جلو از میان جمعیت عبور می‌کند.

مثال:

She often duck-shoves her way through the crowd.

معنی فارسی کلمه duck-shoves

: معنی duck-shoves به فارسی

هل دادن یا جلو بردن چیزی با استفاده از نیروی بدن، به ویژه به صورت ناگهانی.