معنی فارسی dungyard

B1

محلی برای جمع‌آوری و نگهداری کود حیوانات.

A yard or area where dung is collected or stored.

example
معنی(example):

حیاط کود با مواد کمپوست پر شده بود.

مثال:

The dungyard was filled with compost materials.

معنی(example):

کشاورزان معمولاً زباله‌ها را در حیاط کود ذخیره می‌کنند.

مثال:

Farmers often store waste in a dungyard.

معنی فارسی کلمه dungyard

: معنی dungyard به فارسی

محلی برای جمع‌آوری و نگهداری کود حیوانات.