معنی فارسی dunts
B1نوعی دانه یا تخممرغ کوچک که برای سرگرمی یا جمعآوری میشود.
Small items or tokens collected for fun or as a hobby.
- noun
noun
معنی(noun):
A stroke; a dull-sounding blow.
example
معنی(example):
دانشآموزان برای دیدن داندونس در نمایشگاه هیجانزده بودند.
مثال:
The students were excited to see the dunts at the fair.
معنی(example):
او داندونس را به عنوان یک سرگرمی جمع میکرد.
مثال:
She collected dunts as a hobby.
معنی فارسی کلمه dunts
:
نوعی دانه یا تخممرغ کوچک که برای سرگرمی یا جمعآوری میشود.