معنی فارسی dyce

B1

قمار کردن، ارزش یک چیز را با ریسک آزمایش کردن.

To play a game of chance or risk, often involving dice.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت که برای بازی یک ریسک کند.

مثال:

He decided to dyce the game and take a chance.

معنی(example):

در روزهای قدیم، مردم برای پول قمار می‌کردند.

مثال:

In the old days, people would dyce for money.

معنی فارسی کلمه dyce

: معنی dyce به فارسی

قمار کردن، ارزش یک چیز را با ریسک آزمایش کردن.