معنی فارسی dicebox
A2جعبهای که در آن تاسها ذخیره میشوند.
A container designed to hold dice, keeping them organized.
- NOUN
example
معنی(example):
جعبه تاس پر از تاسهای رنگارنگ بود.
مثال:
The dicebox was full of colorful dice.
معنی(example):
من جعبه تاس را باز کردم تا یک جفت تاس پیدا کنم.
مثال:
I opened the dicebox to find a pair of dice.
معنی فارسی کلمه dicebox
:
جعبهای که در آن تاسها ذخیره میشوند.