معنی فارسی dysenteries
B2دیسانتریها، حالتهای بیماری عفونی رودهای که با اسهال حاد و خون ریزی مشخص میشوند.
Plural of dysentery, referring to instances of the disease.
- NOUN
example
معنی(example):
این منطقه در سال جاری موارد زیادی از دیسانتریها را مشاهده کرده است.
مثال:
The region has seen many cases of dysenteries this year.
معنی(example):
شیوع دیسانتریها میتواند برای جوامع ویرانگر باشد.
مثال:
Epidemics of dysenteries can be devastating for communities.
معنی فارسی کلمه dysenteries
:
دیسانتریها، حالتهای بیماری عفونی رودهای که با اسهال حاد و خون ریزی مشخص میشوند.