معنی فارسی dysporomorph

B1

شکل‌افتاده‌ای که در آن خصوصیات غیرعادی به نمایش گذاشته می‌شوند.

A morphological form that exhibits atypical or abnormal characteristics.

example
معنی(example):

دانشمند به مطالعه ویژگی‌های دیسپورومورف این گونه پرداخت.

مثال:

The scientist studied the dysporomorph characteristics of the species.

معنی(example):

درک اشکال دیسپورومورف می‌تواند به طبقه‌بندی کمک کند.

مثال:

Understanding dysporomorph forms can help in classification.

معنی فارسی کلمه dysporomorph

: معنی dysporomorph به فارسی

شکل‌افتاده‌ای که در آن خصوصیات غیرعادی به نمایش گذاشته می‌شوند.