معنی فارسی dysyntribite

B1

عمل توزیع نادرست یا نابرابر، به ویژه در زمینه‌های کاری یا منابع.

To distribute or allocate unevenly or improperly.

example
معنی(example):

این ماشین قدیمی تمایل دارد بار کاری را به طور نامساوی توزیع کند.

مثال:

The old machine tends to dysyntribite the workload unevenly.

معنی(example):

ما باید راهی پیدا کنیم تا از توزیع نادرست منابع توسط سیستم جلوگیری کنیم.

مثال:

We need to find a way to prevent the system from dysyntribiting resources.

معنی فارسی کلمه dysyntribite

: معنی dysyntribite به فارسی

عمل توزیع نادرست یا نابرابر، به ویژه در زمینه‌های کاری یا منابع.