معنی فارسی easer

B1

کسی یا چیزی که کاری را ساده‌تر می‌کند.

Someone or something that makes a task easier.

example
معنی(example):

نرم‌افزار جدید کاری را برای وظایف پیچیده آسان‌تر کرده است.

مثال:

The new software is an easer for complicated tasks.

معنی(example):

او به عنوان کسی که مشکلات را آسان می‌کند در دفتر شناخته شده است.

مثال:

He is known as a problem easer in the office.

معنی فارسی کلمه easer

: معنی easer به فارسی

کسی یا چیزی که کاری را ساده‌تر می‌کند.