معنی فارسی easeled
B1به طور خاص به معنای استفاده از ایزل در هنر، برای قرار دادن آثار هنری.
Having been placed or supported on an easel, typically related to painting or art displays.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تابلوی ایزلدار در گالری توجهها را جلب کرد.
مثال:
The easeled painting drew attention at the gallery.
معنی(example):
او قبل از شروع کارش، بوم را بر روی ایزل قرار داد.
مثال:
He easeled the canvas before starting his work.
معنی فارسی کلمه easeled
:
به طور خاص به معنای استفاده از ایزل در هنر، برای قرار دادن آثار هنری.