معنی فارسی easefulness
B1خصوصیت یا حالت آسان و راحت بودن، کیفیتی که در آن شئی یا عملی بدون سختی انجام میشود.
The quality of being easy and effortless, a state in which something is performed without difficulty.
- NOUN
example
معنی(example):
راحتی حرکات او خیرهکننده بود.
مثال:
The easefulness of her movements was captivating.
معنی(example):
آسانی این آهنگ باعث شد که همه آرامش بگیرند.
مثال:
The easefulness of the song made everyone relax.
معنی فارسی کلمه easefulness
:
خصوصیت یا حالت آسان و راحت بودن، کیفیتی که در آن شئی یا عملی بدون سختی انجام میشود.