معنی فارسی easeless
B1کلماتی به معنای بدون توقف و مداوم، برای بیان عدم وجود هر گونه وقفه.
Constant and uninterrupted; something that seems never to cease.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در طول زندگیاش با چالشهای بیپایان مواجه بود.
مثال:
He faced easeless challenges throughout his life.
معنی(example):
باران بیپایان به مدت چند روز ادامه داشت.
مثال:
The easeless rain continued for days.
معنی فارسی کلمه easeless
:
کلماتی به معنای بدون توقف و مداوم، برای بیان عدم وجود هر گونه وقفه.