معنی فارسی eastering

B1

به سمت شرق در حال تغییر شدن یا حرکت کردن.

Moving toward the east; often relates to the context of seasonal changes.

example
معنی(example):

بادهای شرقی تغییراتی در آب و هوا به همراه داشتند.

مثال:

The eastering winds brought a change in the weather.

معنی(example):

مراسم‌های شرقی معمولاً در بهار جشن گرفته می‌شوند.

مثال:

Eastering practices are often celebrated in spring.

معنی فارسی کلمه eastering

: معنی eastering به فارسی

به سمت شرق در حال تغییر شدن یا حرکت کردن.