معنی فارسی eastabout
B1شرقبهسوی، به طرف شرق حرکت کردن.
Moving or relating to the east.
- ADVERB
example
معنی(example):
جهت شرقبهسوی ما را به سمت طلوع آفتاب میبرد.
مثال:
The direction eastabout leads us towards the sunrise.
معنی(example):
ما به سمت شرقبهسوی چرخیدیم تا بهترین مسیر را پیدا کنیم.
مثال:
We turned eastabout to find the best route.
معنی فارسی کلمه eastabout
:
شرقبهسوی، به طرف شرق حرکت کردن.