معنی فارسی easinesses
B1آسانی، ویژگی که نشاندهنده عدم سختی یا دشواری است.
The quality of being easy; a lack of difficulty.
- NOUN
example
معنی(example):
آسانی این کار آن را لذتبخش کرد.
مثال:
The easiness of the task made it enjoyable.
معنی(example):
او از آسانی دستورالعملها قدردانی کرد.
مثال:
She appreciated the easiness of the instructions.
معنی فارسی کلمه easinesses
:
آسانی، ویژگی که نشاندهنده عدم سختی یا دشواری است.