معنی فارسی eassel

B1

اسانسور، وسیله‌ای برای نگه داشتن بوم نقاشی.

A stand for holding a painting surface or canvas.

example
معنی(example):

اسانسور برای نگه‌داشتن بوم در حین نقاشی استفاده می‌شود.

مثال:

The eassel is used to hold the canvas while painting.

معنی(example):

او یک اسانسور جدید برای استودیو هنری‌اش خرید.

مثال:

He bought a new eassel for his art studio.

معنی فارسی کلمه eassel

: معنی eassel به فارسی

اسانسور، وسیله‌ای برای نگه داشتن بوم نقاشی.