معنی فارسی easylike
B1چیزی که طبیعتی آسان و قابل درک دارد و در تعاملات انسانی احساس راحتی ایجاد میکند.
Having qualities that make things easy and pleasant.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت آسان این پروژه همکاری را تشویق کرد.
مثال:
The easylike nature of the project encouraged collaboration.
معنی(example):
خودداری آسان او باعث شد همه احساس راحتی کنند.
مثال:
His easylike demeanor made everyone feel at home.
معنی فارسی کلمه easylike
:
چیزی که طبیعتی آسان و قابل درک دارد و در تعاملات انسانی احساس راحتی ایجاد میکند.