معنی فارسی eellike
B1شبیه به ماهی کپور، به خصوص از نظر بافت یا حرکات.
Having a texture or quality resembling that of an eel.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بافت پارچه شبیه به ماهی کپور و لیز است.
مثال:
The texture of the fabric is eellike and slippery.
معنی(example):
موی او شبیه به ماهی کپور، نرم و درخشان بود.
مثال:
Her hair was eellike, smooth and shiny.
معنی فارسی کلمه eellike
:
شبیه به ماهی کپور، به خصوص از نظر بافت یا حرکات.