معنی فارسی eeliest
B1قید عالی از صفت حلزونی، به نرمترین و چستترین موجودات اشاره دارد.
The superlative form of eely; the most slippery or quick in movement.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
حضور حلزونیترین ماهی از شکارچی فرار کرد.
مثال:
The eeliest fish darted away from the predator.
معنی(example):
در آکواریوم، موجودات حلزونیترین اغلب سرگرمکنندهترین هستند.
مثال:
In the aquarium, the eeliest creatures are often the most entertaining.
معنی فارسی کلمه eeliest
:
قید عالی از صفت حلزونی، به نرمترین و چستترین موجودات اشاره دارد.