معنی فارسی eelier

B1

قید مقایسه‌ای از از صفت حلزونی، نشان‌دهنده چست‌تر و سریع‌تر بودن.

Comparative form of eely; more slippery or quick in movement.

example
معنی(example):

او به طرز حلزونی‌تری نسبت به دوستانش حرکت کرد.

مثال:

She moved in an eelier manner than her friends.

معنی(example):

این ورزشکار به خاطر نرم‌تر بودنش در آب شناخته شده بود.

مثال:

The athlete was known for being eelier in the water.

معنی فارسی کلمه eelier

: معنی eelier به فارسی

قید مقایسه‌ای از از صفت حلزونی، نشان‌دهنده چست‌تر و سریع‌تر بودن.