معنی فارسی effervescently

B1

به‌طور گازدار، به معنای نشاط و انرژی مثبت در رفتار.

In a bubbly or lively manner; characterized by high spirits.

example
معنی(example):

نوشیدنی به‌طور گازدار هنگام ریختن حباب می‌کرد.

مثال:

The drink fizzed effervescently as it was poured.

معنی(example):

او به‌طور گازدار خنده زد و اتاق را پر از شادی کرد.

مثال:

She laughed effervescently, filling the room with joy.

معنی فارسی کلمه effervescently

: معنی effervescently به فارسی

به‌طور گازدار، به معنای نشاط و انرژی مثبت در رفتار.