معنی فارسی efformative

B1

افورماسیون به فرایند ایجاد و بیان ساختارها و فرم‌ها اشاره دارد، به ویژه در زبان یا هنر.

Referring to the process by which forms and structures are created and expressed, especially in language or art.

example
معنی(example):

طبیعت افورماسیون زبان، بیان آن را افزایش داد.

مثال:

The efformative nature of the language enhanced its expressiveness.

معنی(example):

در هنر، جنبه‌های افورماسیون می‌توانند معانی عمیقی را منتقل کنند.

مثال:

In art, the efformative aspects can convey deep meanings.

معنی فارسی کلمه efformative

: معنی efformative به فارسی

افورماسیون به فرایند ایجاد و بیان ساختارها و فرم‌ها اشاره دارد، به ویژه در زبان یا هنر.